چادر خاکی زهرا(س)

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

تحریف نام پیامبر(ص)، در انجیل

01 دی 1394 توسط چادر خاکی زهرا (س)

تحریف نام پیامبر(ص)، در انجیل


پرسش : آیا نام پیامبر(صلى الله علیه وآله) در انجیل، تحریف شده است؟


پاسخ اجمالی: انجیل یوحنا در سه جا، بشارت به آمدن «فارقلیط» (تسلّى دهنده) داده است. در متن سریانى اناجیل که از اصل یونانى گرفته شده، به جاى تسلّى دهنده، لفظ «پارقلیطا» و در متن یونانى، لفظ«پیرکلتوس» آمده، که به معنى«شخص مورد ستایش» است - معادل محمّد و احمد- . ولى ارباب کلیسا این ترجمه را به ضرر تشکیلات خود دیدند و «پیرکلتوس» را «پاراکلتوس» نوشتند که به معنى«تسلّى دهنده» است و با این تحریف، این سند زنده را دگرگون ساختند.
پاسخ تفصیلی: بدون شک، آن چه امروز در دست «یهود» و «نصارى» به نام «تورات» و «انجیل» است، کتاب هاى نازل شده بر پیامبران بزرگ خدا یعنى موسى و مسیح(علیهماالسلام) نیست، بلکه، مجموعه اى است از کتبى که به وسیله یاران آنها، یا افرادى که بعد از آنها پا به عرصه وجود گذاشتند، تألیف یافته است. یک مطالعه اجمالى در این کتاب ها، گواه زنده این مدعا است. خود مسیحیان و یهودیان نیز ادعائى جز این ندارند.
ولى با این حال، شکی نیست که قسمتى از تعلیمات موسى و عیسى(علیهماالسلام) و محتواى کتب آسمانى آنها، در ضمن گفته هاى پیروانشان به این کتاب ها انتقال یافته است، به همین دلیل، نه مى توان همه آن چه را در «عهد قدیم» (تورات و کتاب هاى وابسته به آن) و «عهد جدید» (انجیل و کتب وابسته به آن) آمده است، پذیرفت، و نه همه آن قابل انکار است، بلکه، مخلوطى است از تعلیمات این دو پیامبر بزرگ، با افکار و اندیشه هاى دیگران.
به هر حال، در کتاب هاى موجود، بشارت هاى فراوانى به ظهور بزرگى که نشانه هاى آن جز بر اسلام و آورنده آن تطبیق نمى کند، دیده مى شود.
قابل توجه این که غیر از پیشگوئى هائى که در این کتب دیده مى شود، و بر شخص پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) صدق مى کند، در سه مورد از «انجیل یوحنا» روى کلمه «فارقلیط» تکیه شده است،(1) که در ترجمه هاى فارسى، به «تسلّى دهنده» ترجمه شده است، اکنون به متن «انجیل یوحنا» توجه کنید:
«و من از پدر خواهم خواست و او تسلى دهنده دیگر به شما خواهد داد که تا به ابد با شما خواهد ماند».(2)
و در باب بعد آمده: «و چون آن تسلّى دهنده بیاید که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد، یعنى روح راستى که از طرف پدر مى آید او درباره من شهادت خواهد داد».(3)
و در باب بعد نیز مى خوانیم: «لیکن به شما راست مى گویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم، آن تسلّى دهنده به نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد»!(4)
مهم این است: در متن سریانى «اناجیل» که از اصل «یونانى» گرفته شده، به جاى تسلّى دهنده «پارقلیطا» آمده، و در متن یونانى «پیرکلتوس» آمده، که از نظر فرهنگ یونانى به معنى «شخص مورد ستایش» است، معادل «محمّد، احمد».
ولى، هنگامى که ارباب کلیسا دیدند انتشار چنین ترجمه اى به تشکیلات آنها ضربه شدیدى وارد مى کند، به جاى «پیرکلتوس»، «پاراکلتوس» نوشتند!، که به معنى «تسلّى دهنده» است، و با این تحریف آشکار، این سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند، با وجود این تحریف نیز، بشارت روشنى از یک ظهور بزرگ در آینده است.(5)
در اینجا شما را به ترجمه مطلبى که در «دائرة المعارف بزرگ فرانسه»، در این باره آمده است، جلب مى کنیم:
«محمّد مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است، کلمه محمّد به معنى بسیار حمد شده است، و از ریشه حمد که به معنى تجلیل و تمجید است، مشتق گردیده، و بر اثر تصادف عجیب، نام دیگرى که آن هم از ریشه حمد است و مرادف لفظ محمّد مى باشد، یعنى احمد براى او ذکر شده که احتمال قوى مى رود، مسیحیان حجاز، آن لفظ را به جاى فارقلیط به کار مى بردند.
احمد یعنى بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، ترجمه لفظ پیرکلتوس است که اشتباهاً لفظ پاراکلتوس را جاى آن گذاردند، به این ترتیب، نویسندگان مذهبى مسلمان، مکرّر گوشزد کرده اند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز آشکار در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره مى کند».(6)
کوتاه سخن این که: معنى «فارقلیطا»، «روح القدس» یا «تسلّى دهنده» نیست، بلکه مفهومى معادل «احمد» دارد (دقت کنید).(7)
پی نوشت:

(1). این تعبیر در «انجیل عربى» چاپ لندن، مطبعه «ویلیام وطس»، سال 1857 آمده است.
(2). «انجیل یوحنا»، باب 14، جمله 16 (و من از پدر سؤال مى کنم و تسلى دهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند).
(3). «انجیل یوحنا»، باب 15، جمله 26 (لیکن چون تسلّى دهنده که او را از جانب پدر نزد شما مى فرستم آید یعنى روح راستى که از پدر صادر مى گردد او بر من شهات خواهد داد).
(4). «انجیل یوحنا»، باب 16، جمله 7 (و من به شما راست مى گویم که رفتن من براى شما مفید است زیرا اگر نروم تسلى دهنده نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما مى فرستم). (این جمله ها را با کتاب «عهد جدید» که به همت انجمن پخش کتب مقدسه در میان ملل به چاپ رسیده تطبیق نموده ایم، به ترتیب صفحات 173 و 175).
(5). «الفرقان فى تفسیر القرآن»، جلد 27 و 28، صفحه 306، ذیل آیه مورد بحث. در آنجا متن سریانى جمله هاى فوق نیز دقیقاً آمده است.
(6). «دائرة المعارف بزرگ فرانسه»، جلد 23، صفحه 4176.
(7). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 24، ص 86.

 

 3 نظر

اهداف بعثت پیامبر

01 دی 1394 توسط چادر خاکی زهرا (س)

اهداف بعثت پیامبر(ص)، از منظر قرآن

پرسش : اهداف بعثت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در قرآن چگونه بیان شده است؟

پاسخ اجمالی: مجموع اهداف بعثت را با توجه به آیه 2 سوره جمعه مى توان در سه امر خلاصه کرد که، یکى جنبه مقدماتى دارد و آن «تلاوت آیات الهى» است، و دو امر دیگر یعنى «تهذیب و تزکیه نفوس» و «تعلیم کتاب و حکمت» دو هدف بزرگ نهائى را تشکیل مى دهد.
پاسخ تفصیلی: مجموع اهداف بعثت را مى توان در سه امر خلاصه کرد که، یکى جنبه مقدماتى دارد و آن «تلاوت آیات الهى» است، و دو امر دیگر یعنى «تهذیب و تزکیه نفوس» و «تعلیم کتاب و حکمت» دو هدف بزرگ نهائى را تشکیل مى دهد، که در آیه 2 سوره «جمعه» به آن اشاره شده است. خداوند مى فرماید: (او کسى است که در میان درس نخوانده ها رسولى از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند)؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاْ ُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ». در حقیقت این آیه، همانند آیه 164 سوره «آل عمران» است که مى گوید: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِیْنَ إِذْ بَعَثَ فِیْهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیْهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلال مُبِیْن» و همه چیز آن، تقریباً شبیه آیه قبل است.
و در پرتو این تلاوت (آنها را از هرگونه شرک، کفر، انحراف و فساد پاک و پاکیزه کند، و کتاب و حکمت بیاموزد)؛ «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ».
آرى، این پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده است که انسان ها را هم در زمینه علم و دانش، و هم اخلاق و عمل، پرورش دهد، تا به وسیله این دو بال، بر اوج آسمان سعادت پرواز کنند، و مسیر الى اللّه را پیش گیرند، و به مقام قرب او نائل شوند.
این نکته نیز شایان توجه است که: در بعضى از آیات قرآن، «تزکیه» مقدم بر «تعلیم» و در بعضى، «تعلیم» مقدم بر «تزکیه» شمرده شده، یعنى از چهار مورد، سه مورد «تربیت» مقدم بر «تعلیم» است، و در یک مورد «تعلیم» بر «تربیت» مقدم.
این تعبیر، ضمن این که نشان مى دهد این دو امر در یکدیگر تأثیر متقابل دارند («اخلاق» زائیده «علم» است همان گونه که «علم» زائیده «اخلاق» است) اصالت تربیت را مشخص مى سازد، البته، منظور علوم حقیقى است، نه اصطلاحى در لباس علم.

فرق میان «کتاب» و «حکمت» ممکن است این باشد که: اولى اشاره به قرآن و دومى به سخنان پیامبر (صلى الله علیه وآله) و تعلیمات اوست که، «سنت» نام دارد.
و نیز ممکن است «کتاب» اشاره به اصل دستورات اسلام باشد، و «حکمت» اشاره به فلسفه و اسرار آن.
این نکته نیز قابل توجه است که: «حکمت» در اصل، به معنى منع کردن به قصد اصلاح است، و لجام مرکب را از این جهت «حکمه» (بر وزن صدقه) گویند که او را منع و مهار کرده و در مسیر صحیح قرار مى دهد.
بنابراین، مفهوم آن دلائل عقلى است، و از اینجا روشن مى شود که ذکر کتاب و حکمت پشت سر یکدیگر، مى تواند اشاره به دو سرچشمه بزرگ شناخت، یعنى «وحى» و «عقل» بوده باشد، یا به تعبیر دیگر، احکام آسمانى و تعلیمات اسلام، در عین این که از وحى الهى سرچشمه مى گیرد، با ترازوى عقل قابل سنجش و درک مى باشد(منظور کلیات احکام است).(1)

 2 نظر

پیامبر (ص)، اسوه حسنه

01 دی 1394 توسط چادر خاکی زهرا (س)

پیامبر(ص)، أسوه حسنه


پرسش : منظور از اینکه پیامبر(صلى الله علیه وآله) اسوه و الگو در همه جهات است چیست؟


پاسخ اجمالی: انتخاب فرستادگان خدا از میان انسان ها به خاطر آن است که: بتوانند سرمشق عملى براى امت ها باشند، چرا که مهمترین و مؤثرترین بخش دعوت انبیاء، دعوت هاى عملى آنهاست. تأسّى به پیامبر(ص) که در آیه 21 سوره «احزاب» آمده، به صورت مطلق ذکر شده، که تأسّى در همه زمینه ها را شامل مى شود. قرآن این اسوه حسنه را مخصوص کسانى مى داند که داراى سه ویژگى هستند، امید به «اللّه» و امید به روز قیامت دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند. در حقیقت، ایمان به مبدأ و معاد، انگیزه این حرکت است، و ذکر خداوند تداوم بخش آن.
پاسخ تفصیلی: مى دانیم انتخاب فرستادگان خدا از میان انسان ها به خاطر آنست که: بتوانند سرمشق عملى براى امت ها باشند، چرا که مهمترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیاء، دعوت هاى عملى آنها است، و به همین دلیل دانشمندان اسلام، معصوم بودن را شرط قطعى مقام نبوت دانسته اند، و یکى از براهین آن، همین است که آنها باید «اسوه ناس» و «قدوه خلق» باشند.
قابل توجه این که: تأسّى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) که در آیه 21 سوره «احزاب» آمده، به صورت مطلق ذکر شده، که تأسّى در همه زمینه ها را شامل مى شود، هر چند شأن نزول آن، جنگ «احزاب» است، و مى دانیم، شأن نزول ها هرگز، مفاهیم آیات را محدود به خود نمى کند.
خداوند مى فرماید: (براى شما در زندگى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و عملکرد او [در میدان احزاب] سرمشق نیکوئى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا، و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد مى کنند)؛ «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثِیراً».
بهترین الگو، براى شما نه تنها در این میدان که در تمام زندگى، شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، روحیات عالى او، استقامت و شکیبائى او، هوشیارى و درایت، اخلاص و توجه به خدا، تسلط او بر حوادث، و زانو نزدن در برابر سختی ها و مشکلات، هر کدام مى تواند الگو و سرمشقى براى همه مسلمین باشد.
این ناخداى بزرگ، به هنگامى که سفینه اش گرفتار سخت ترین طوفان ها مى شود، کمترین ضعف و سستى و دستپاچگى به خود راه نمى دهد، او، هم ناخدا است، هم لنگر مطمئن این کشتى، هم چراغ هدایت است، و هم مایه آرامش و راحت روح و جان سرنشینان.
همراه دیگر مؤمنان، کلنگ به دست مى گیرد، «خندق» مى کند، با بیل جمع آورى کرده، و با ظرف از خندق بیرون مى برد، براى حفظ روحیه و خونسردى یارانش با آنها مزاح مى کند، و براى گرم کردن دل و جان، آنها را به خواندن اشعار حماسى تشویق مى نماید، مرتباً آنان را به یاد خدا مى اندازد و به آینده درخشان و فتوحات بزرگ، نوید مى دهد.
از توطئه منافقان بر حذر مى دارد و هوشیارى لازم را به آنها مى دهد.
از آرایش جنگى صحیح، و انتخاب بهترین روش هاى نظامى لحظه اى غافل نمى ماند، و در عین حال از راه هاى مختلف براى ایجاد شکاف در میان صفوف دشمن از پاى نمى نشیند.
آرى، او بهترین مقتدا و اسوه مؤمنان در این میدان و در همه میدان ها است.
«أُسْوَة» (بر وزن عروه) در اصل، به معنى آن حالتى است که انسان به هنگام پیروى از دیگرى به خود مى گیرد، و به تعبیرى دیگر، همان تأسّى کردن و اقتدا نمودن است.
بنابراین، معنى مصدرى دارد، نه معنى وصفى، و جمله «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» مفهومش این است که براى شما در پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأسّى و پیروى خوبى است، مى توانید با اقتدا کردن به او خطوط خود را اصلاح و در مسیر «صراط مستقیم» قرار گیرید.
جالب این که: قرآن در آیه فوق این اسوه حسنه را مخصوص کسانى مى داند که داراى سه ویژگى هستند، امید به «اللّه» و امید به روز قیامت دارند، و خدا را بسیار یاد مى کنند.
در حقیقت، ایمان به مبدأ و معاد، انگیزه این حرکت است، و ذکر خداوند تداوم بخش آن، زیرا بدون شک، کسى که از چنین ایمانى قلبش سرشار نباشد، قادر به قدم گذاشتن در جاى قدمهاى پیامبر نیست، و در ادامه این راه نیز اگر پیوسته ذکر خدا نکند، و شیاطین را از خود نراند، قادر به ادامه تأسّى و اقتدا نخواهد بود.
این نکته نیز، قابل توجه است که: على(علیه السلام) با آن شهامت و شجاعتش در همه میدان هاى جنگ ـ که یک نمونه زنده آن «غزوه احزاب» است، در سخنى در «نهج البلاغه» مى فرماید: «کُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَیْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) فَلَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ»؛ (هر گاه آتش جنگ، سخت شعله ور مى شد، ما به رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) پناه مى بردیم و هیچ یک از ما به دشمن نزدیکتر از او نبود).
در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم:
«صبر و شکیبائى بر حاکمان اسلامى واجب است، چرا که خداوند به پیامبرش دستور مى دهد: شکیبائى کن آن چنان که پیامبران اولوا العزم شکیبائى کردند، و همین معنى را بر دوستان و اهل طاعتش با دستور به تأسّى جستن به پیامبر، واجب فرموده است».(1)
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگامى که نماز عشا را مى خواند، آب وضو و مسواکش را بالاى سرش مى گذاشت، و سر آن را مى پوشانید… سپس کیفیت خواندن نماز شب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را بیان مى فرماید و در آخر آن مى گوید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِى رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».(2)
و به راستى اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در زندگى ما، اسوه باشد، در ایمان و توکلش، در اخلاص و شجاعتش، در نظم و نظافتش، و در زهد و تقوایش، به کلى برنامه هاى زندگى ما دگرگون خواهد شد، و نور و روشنائى، سراسر زندگى ما را فرا خواهد گرفت.
امروز، بر همه مسلمانان، مخصوصاً جوانان با ایمان و پرجوش، فرض است که سیره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را مو به مو بخوانند، و به خاطر بسپارند، و او را در همه چیز، قدوه و اسوه خود سازند، که مهمترین وسیله سعادت، و کلید فتح و پیروزى همین است.(3)
پی نوشت:

(1). «احتجاج طبرسى»، مطابق نقل «نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 255.
(2). «وسائل الشیعه»، جلد 1، صفحه 356.
(3). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 17، ص 260 و 283.

 

 نظر دهید »

خلوت با نامحرم

28 آذر 1394 توسط چادر خاکی زهرا (س)


غریزه جنسی از قوی ترین قوای نهادینه شده در انسان توسط خدای متعال است به طوری که اگر به صورت صحیح ارضاء نشود و انسان در استفاده از این غریزه به بیراهه رود، مصداق این کلام امیر المومنین (علیه السلام) می شود که فرمود:« چه بسا عقل كه اسير فرمانروايى هوس است.» [۱]
بنا به سفارش معصومین (علیهم السلام) در رابطه ی با نامحرم باید به حد ضرورت اکتفاء کرد. حضرت امیر (علیه السلام) می فرماید:«هیچ مردی با زن نامحرم در جای خلوت همراه نشود، زیرا، هنگامی که مرد و زن نامحرم در مکانی خلوت همراه شدند، سومین آنان شیطان خواهد بود، که در آنجا حضور خواهد یافت.» [۲]

اما حکم شرعی خلوت کردن با نامحرم

مقام معظم رهبری:
اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتى باشند كه كسى در آنجا نباشد و ديگرى هم نمى‌تواند وارد شود، چنانچه بترسند كه به حرام بيفتند بايد از آنجا بيرون بروند.[۳]
آیت الله سیستانی:
ماندن مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتي كه كسي در آنجا نيست در صورتي كه احتمال فساد برود حرام است، هر چند طوري باشد كه كس ديگر بتواند وارد شود، ولي اگر احتمال فساد نرود اشكال ندارد.[۴]
آیت الله مکارم:
احتياط واجب آن است كه مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتى كه كسى در آنجا نيست و ديگرى هم نمى تواند وارد شود نمانند، حتّى اگر در آنجا نماز بخوانند نماز آنها اشكال دارد.[۵]
آیت الله صافی:
بودن مرد و زن نامحرم در محل خلوتي كه كسي در آنجا نيست، و ديگري هم نمي‎تواند وارد شود حرام است، چه به ذكر خدا مشغول باشند يا به صحبت ديگر، خواب باشند يا بيدار، و نمازشان هم در آنجا صحيح نيست. ولي اگر طوري باشد كه كسي ديگر بتواند وارد شود، يا بچه‎اي كه خوب و بد را مي‎فهمد در آنجا باشد اشكال ندارد.[۶]

- - - - - - - -
پی نوشت
[۱] نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱
[۲] مستدرک الوسائل محدث نوری، ج ۲، ح ۵۵۳، ص ۳۲۳
[۳] سایت رهبری، پرسش های متداول، م ۳۶۰
[۴] توضیح المسائل، م۲۴۱۱
[۵] توضیح المسائل، م۲۰۹۵
[۶] توضیح المسائل، م۲۴۵۴

منبع : سایت رهروان ولایت

http://www.welayatnet.com

 نظر دهید »

فراست مومن از زبان رسول اکرم (ص)

14 آذر 1394 توسط چادر خاکی زهرا (س)

 

 


اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه‏



از فراست مؤمن بترسيد كه چيزها را با نور خدا مي نگرد .



کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 218 ، ح

3


 

 

 

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

چادر خاکی زهرا(س)

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اسوه حسنه
  • داستانک

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس